هزار خورشید درخشان
ایران صدا
09 شهریور 1398 گزارش تخلف / قوانین سایت کاربر محورایران صدا «مریم» دخترکی افغان است که پس از مرگ مادرش، مجبور به زندگی در […]
ایران صدا
«مریم» دخترکی افغان است که پس از مرگ مادرش، مجبور به زندگی در خانه پدرش میشود. پدر او سه زن و فرزندان بسیاری دارد. پس از مدتی، زنان پدرش تصمیم میگیرند او را به عقد مردی که سی سال از او بزرگتر است، دربیاورند.
کتاب صوتی هزار خورشید درخشان
«مریم» فرزند ناخواسته «جلیل» بعد از خودکشی مادر افسردهاش «نانا» به اجبار پدر با مردی به نام «رشید» که در کابل مغازه کفاشی دارد، ازدواج میکند. رشید مرد بداخلاقی است و این بدخلقیاش با بچهدار نشدن مریم، روزبهروز، بیشتر میشود. مریم سالها زندگی در این خانه و رفتار رشید را تحمل میکند، بدون این که دم بزند. تا اینکه در همسایگی آنها خانواده «لیلا» در بمبارانی کشته میشوند و رشید، «لیلا» دختر زخمی و بیهوش آنها را به خانه خودش میآورد و مریم به پرستاری و مراقبت از لیلا مشغول میشود.
رشید بعد از بهبودی لیلا از او خواستگاری میکند و لیلای بیپناه هم میپذیرد. درابتدا دو زن، میانه خوبی با هم ندارند؛ اما با بهدنیا آمدن «عزیزه»، دختر لیلا، این دو زن تنها و ستمدیده به هم نزدیک میشوند. لیلا از رشید پسری به دنیا میآورد که نام او را «زولمای» میگذارند. زولمای همه چیزِ رشید است، اما در سال قحطی یعنی سال ۲۰۰۰ که گروه طالبان حکومت افغانستان را به دست میگیرند، لیلا و رشید مجبور میشوند که عزیزه را به یتیمخانه بسپارند تا لااقل از گرسنگی نمیرد.
«طارق»، عاشق سابق لیلا، بعد از ده سال به دیدار او میآید. طارق بیشتر این مدت را به خاطر فروش ناخواسته مواد مخدر در زندان بوده و حتی پدر و مادرش را از دست داده است. رشید وقتی میفهمد که طارق به دیدار لیلا آمده، هم مریم و هم لیلا را به باد کتک میگیرد و حتی قصد خفه کردن لیلا را دارد. مریم و لیلا در درگیری ضربهای بر سر رشید فرود میآورند که باعث کشتهشدن رشید میشود. رشید که به دروغ سالها پیش مردی را فرستاده بود تا به لیلا خبر ساختگی مرگ طارق را بدهد، حالا به خاطر همین حماقت جانش را از دست میدهد.
در ایران این رمان به همت ناشرین و مترجمان گرانقدری در اختیار مخاطبان قرار گرفت:
براساس پایگاه کتابشناسی کتابخانهٔ ملی ایران[۵] بیش از ده ترجمهٔ فارسی از این کتاب منتشر شدهاست که برخی از آنها چندین بار تجدید چاپ شدهاند. فهرست این ترجمهها به ترتیب انتشار به شرح زیر است:
هزار خورشید درخشان/ ترجمه بیتا کاظمی. تهران: باغ نو، ۱۳۸۶.
هزار خورشید تابان/ ترجمه مهدی غبرائی. تهران: ثالث، ۱۳۸۶.
هزار آفتاب شگفتانگیز/ ترجمه منیژه شیخجوادی (بهزاد). تهران: پیکان، ۱۳۸۶.
هزار خورشید تابان/ ترجمه پریسا سلیمانزادهاردبیلی، زیبا گنجی. تهران: مروارید، ۱۳۸۶.
هزاران خورشید درخشان/ ترجمه سمیه گنجی. ساری: زهره، ۱۳۸۶.
هزار خورشید باشکوه/ ترجمه ناهید سلامی. تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۶.
هزار خورشید باشکوه/ ترجمه ایرج مثالآذر. تهران: در دانش بهمن، ۱۳۸۷.
هزار خورشید رخشان/ ترجمه زامیاد سعدوندیان. تهران: نگارستان کتاب، ۱۳۸۷.
هزاران خورشید تابان/ ترجمه مژگان احمدی. تهران: بهزاد، ۱۳۸۹.
هزاران خورشید فروزان/ ترجمه فیروزه مقدم (عابدی). تهران: انتشارات تهران، ۱۳۸۹.
یک هزار خورشید باشکوه/ ترجمه نفیسه معتکف. تهران: نسل نواندیش، ۱۳۸۹.
هزار خورشید تابان/ ترجمه آزاده شهپری. تهران: ماهابه، ۱۳۹۳.
«مریم» دخترکی افغان است که پس از مرگ مادرش، مجبور به زندگی در خانه پدرش میشود. پدر او سه زن و فرزندان بسیاری دارد. پس از مدتی، زنان پدرش تصمیم میگیرند او را به عقد مردی که سی سال از او بزرگتر است، دربیاورند.
توضیحات بیشتر